علامه مجلسی ( ره ) در کتاب بحارالانوار از کتاب حسین بن سعید به سندش از امیرالمؤمینن (ع) روایت کرده که فرمود : مردی از رسول خدا اجازه ی دیدار گرفت و به نزد آن حضرت آمده عرض کرد :
ای رسول خدا مرا وصیتی فرما ! حضرت به او فرمود : تو را سفارش می کنم که چیزی را برای خدا شریک نگیری و مشرک نشوی اگرچه بدنت را قطعه قطعه کنند و تو را به آتش بسوزانند ، و به پدر و مادرت تندی مکن و اگر به تو دستور دادند از دنیای خود دست بداری ، دست بدار و به مردم دشنام مده و چون برادر مسلمان خود را دیداری کردی با چهره ای باز و نیکو دیدارش کن و از زیادی آب دلو خود برای او بریز ( و از بهره های وافری که خدا به تو داده او را نیز بهره مند ساز ) هر یک از مسلمانان را دیدار کنی سلام مرا به او برسان ، و مردم را به اسلام دعوت نما ، و این را بدان که پاداش تو در برابر هر نفری که دعوت تو را اجابت کند پاداش آزاد کردن بنده هایی از فرزندان یعقوب است و این را هم بدان که نبیذ نوعی از شراب که آن را کوچک دانند بر مردم حرام است و هر مست کننده ای بر آنها حرام است .
و در کتاب تحف العقول از رسول خدا (ص) روایت کرده که مردی به آن حضرت عرض کرد : ای رسول خدا مرا وصیتی فرما که خداوند به وسیله آن سودم دهد حضرت به او فرمود : بسیار مرگ را یادت کن تو را از دنیا بَرکند ، و بر تو باد به شکر و سپاسگزاری که بر نعمت بیفزاید و بسیار دعا کن زیرا تو نمی دانی چه زمانی دعایت مستجاب شود و سخت بپرهیز از تجاوز و ستم زیرا در حکم خداوند است که هر کس مورد تجاوز قرار گیرد خداوند او را یاری کند و خدا ( در قرآن فرموده ) : « ای مردم جز این نیست که ستم و تجاوز شما به زیان خودتان است » و سخت بپرهیز از فریبکاری و مکر که خداوند حکم کرد ، فریب بد ، جز به فریبکار باز نگردد .
نیز در همان کتاب آمده است که مردی نزد رسول خدا آمده عرض کرد : ای رسول خدا مرا وصیتی فرما حضرت به او فرمود : چیزی را شریک خدا قرار مده اگر چه تو را به آتش به سوزانند و شکنجه کنند ، مگر این که دلت به ایمان مطمئن باشد 1 و دیگر آن که پدر و مادرت را غذا ده و به آنها نیکی کن چه زنده باشند و چه مرده و نماز واجب را عمداً ترک مکن زیرا کسی که نماز واجب را عمداً ترک کند عهد و پیمان خدا از او بیزار و جدا است و سخت بپرهیز از شرابخواری و نوشیدن هر مسکری که مستی آرد ، زیرا این دو ، کلید هر شری هستند .
در کتاب اصول کافی به سندش روایت کرده که مردی به آن حضرت عرض کرد ، مرا سفارش و وصیتی کن ، فرمود : زبانت را نگهدار آن مرد مجدداً عرض کرد : مرا سفارش و وصیتی فرما ، حضرت فرمود : زبانت را نگهدار آن مرد برای بار سوم عرض کرد : مرا وصیت و سفارشی فرما ، فرمود : وای بر تو ، آیا مردم را چیزی جز محصول درو شده زبانشان به صورت در آتش دوزخ اندازد ؟
از کتاب دعوات راوندی روایت شده که اسودبن اصرم نزد آن حضرت آمده عرض کرد : ای رسول خدا مرا وصیتی فرما : حضرت به او فرمود : آیا مالک دست خود هستی و آن را در اختیار داری ؟ عرض کرد : آری فرمود : آیا زبان خود را در اختیار داری و مالک آن هستی ؟ عرض کرد : آری فرمود : پس دست خود را جز بر کار خیر باز مکن و مگشا و با زبان خود جز سخن نیک مگو .
برگرفته از کتاب « آینه در آینه » تالیف زهرا یزدی نژاد
نویسنده خادم مسجد در جمعه 86/3/4 |
نظر